Telegram Group & Telegram Channel
📝 فرمان تو بردم و اميد آوردم


همه فضيلت‌ها به نحوي مساله‌ساز هستند و اميد مساله‌سازتر. فضيلت منشي است كه در فرهنگ‌هاي مختلف ستوده مي‌شود، مانند دلاوري. اما از اين سطح كه گذشتيم دشواري‌ها آغاز مي‌شود. فرق بين دلاوري و بي‌باكي چيست؟ آيا هر دو خوب هستند؟ كه نيستند. از اين سطح كه بگذريم باز بحث‌هاي ديگري آغاز مي‌شود كه ناظر به شيوه كسب اين فضايل است. اما به فضيلت اميد كه مي‌رسيم، با دشواري‌هاي ديگري مواجه مي‌شويم. پيش‌تر در يادداشت «فضيلت دشوار» به برخي مشكلات فضيلت اميد اشاره كردم. اما همه سخن اين نيست. مساله آن است كه درباره اميد اختلاف نظر جدي وجود دارد و در حالي كه برخي با اشاره به اسطوره جعبه پاندورا، اميد را ارزشمند مي‌شمارند، پاره‌اي از متفكران يكسره آن را بي‌ارزش و مايه استمرار رنج مي‌دانند.
در حالي كه اين بحث‌هاي فلسفي و اخلاقي درباره اميد ادامه دارد، روانشناسان به فربهي و ملموس ساختن آن مي‌پردازند و اين بحث را از حالت نظري و انتزاعي بيرون مي‌كشند و مي‌كوشند در زندگي روزانه اهميت و ابعاد آن را نشان دهند. روانشناس معروفي كه درباره اميد نظرورزي كرده و نوشته‌هاي ماندگاري بر جاي نهاده، ريك اسنايدر است. جذابيت نظريه اميد او در آن است كه در اميد سه عنصر را شناسايي مي‌كند و آنها را مولفه‌هاي اصلي اميد مي‌شمارد. با حضور اين سه مولفه است كه اميد از خوش‌بيني يا خوش‌خيالي جدا مي‌شود و به فعاليتي پويا تبديل مي‌گردد. نخستين مولفه اميد از اين منظر عبارت از است هدف. اميد واقعي هميشه معطوف به هدفي معين است، نه خوش‌بيني كلي به بهبود اوضاع. دومين مولفه اميد باور به وجود راه‌هايي براي تحقق آن هدف است و سومين مولفه باور به خويشتن خويش است كه «من» مي‌توانم اين راه را بيابم و با همه دشواري‌ها به هدف خويش برسم. بدين‌ترتيب، در حالي كه خوش‌بيني صرفا نوعي نگاه عمومي يا خنثي به آينده بهتر است، در اميد ما همواره متوجه هدفي مي‌شويم. براي نمونه، هدفي چون گسترش فرهنگ احترام به محيط زيست را انتخاب مي‌كنيم، سپس راه‌هايي براي رسيدن به آن را شناسايي مي‌كنيم و آن را ممكن مي‌شماريم. سرانجام و از همه مهم‌تر خودمان را قادر به ايفاي نقشي در اين مسير مي‌دانيم. اينجاست كه اميد از يك نگرش خنثي به نيروي محركي در زندگي روزانه ما تبديل مي‌شود. داشتن هدف نيروهاي پراكنده ما را متمركز مي‌كند و به كارهاي پريشان ما جهت مي‌دهد. باور به وجود راه‌هايي براي تحقق اين هدف ما را به كاوش و تلاش بر مي‌انگيزد و سرانجام حس عامليت در ما زنده مي‌شود و به جاي آنكه منتظر باشيم تا اتفاق خوبي بيفتد، مي‌كوشيم اتفاق خوبي را رقم بزنيم.

كتاب «شكوفاندن اميد: ساختن آينده‌اي كه مي‌خواهيد براي خودتان و ديگران» با همين ايده اساسي شروع مي‌شود و مي‌كوشد در 14 فصل ابعاد عملي اميد را نشان بدهد. نويسنده آن شين جي. لوپز، محقق ارشد موسسه گالوپ و شاگرد ريك اسنايدر است و در اين كتاب كه بر اساس مطالعات گسترده روان‌شناختي و تجارب عملي استوار است، جايگاه واقعي اميد را نشان مي‌دهد و بر آن است كه بخشي از زندگي خوب در گرو داشتن اميد است.

با ديدن كساني كه اميد بالايي دارند، نورون‌هاي آينه‌اي ما فعال مي‌شوند و مي‌كوشيم مانند آنها شويم و بدين‌ترتيب رشد كنيم و گسترش يابيم. در حالي كه غالبا بر اهميت هوش تاكيد زيادي مي‌شود، اميد نقشي اساسي در آينده‌سازي ما دارد. مطالعات گسترده نشان مي‌دهد كه اشخاص اميدوار درد را بيشتر تاب مي‌آورند و اين اميد به آينده موجب رفتارهاي سلامت‌زاي بيشتر و تغذيه مناسب‌تر و فعاليت ورزشي بيشتر و عمر طولاني‌تر مي‌شود. اميد تنها يك رويكرد رازآلود نيست، بلكه عاملي است كه كل زندگي و رفتار روزانه را جهت مي‌دهد و موجب شكل دادن به آينده مي‌شود. به اين معنا اميد با خوش‌بيني و آرزوانديشي فرق مي‌كند.
در واقع، خوش‌خيالي و آرزوانديشي ما را فلج مي‌كند و از فعاليت باز مي‌دارد. كتاب‌هاي خودياري كه مرتب شعار مي‌دهند كافي است ذهن‌تان را مديريت كنيد و خودگويي مثبت داشته باشيد، به واقع مانند فست‌فود فكري، ذهن ما را ناتوان مي‌كنند و هيچ نتيجه عملي ندارند. با انديشيدن به پول، كيف‌مان پر از پول نمي‌شود ولي موجب نوعي كرختي عملي در ما مي‌شود.



tg-me.com/hassan_eslami/826
Create:
Last Update:

📝 فرمان تو بردم و اميد آوردم


همه فضيلت‌ها به نحوي مساله‌ساز هستند و اميد مساله‌سازتر. فضيلت منشي است كه در فرهنگ‌هاي مختلف ستوده مي‌شود، مانند دلاوري. اما از اين سطح كه گذشتيم دشواري‌ها آغاز مي‌شود. فرق بين دلاوري و بي‌باكي چيست؟ آيا هر دو خوب هستند؟ كه نيستند. از اين سطح كه بگذريم باز بحث‌هاي ديگري آغاز مي‌شود كه ناظر به شيوه كسب اين فضايل است. اما به فضيلت اميد كه مي‌رسيم، با دشواري‌هاي ديگري مواجه مي‌شويم. پيش‌تر در يادداشت «فضيلت دشوار» به برخي مشكلات فضيلت اميد اشاره كردم. اما همه سخن اين نيست. مساله آن است كه درباره اميد اختلاف نظر جدي وجود دارد و در حالي كه برخي با اشاره به اسطوره جعبه پاندورا، اميد را ارزشمند مي‌شمارند، پاره‌اي از متفكران يكسره آن را بي‌ارزش و مايه استمرار رنج مي‌دانند.
در حالي كه اين بحث‌هاي فلسفي و اخلاقي درباره اميد ادامه دارد، روانشناسان به فربهي و ملموس ساختن آن مي‌پردازند و اين بحث را از حالت نظري و انتزاعي بيرون مي‌كشند و مي‌كوشند در زندگي روزانه اهميت و ابعاد آن را نشان دهند. روانشناس معروفي كه درباره اميد نظرورزي كرده و نوشته‌هاي ماندگاري بر جاي نهاده، ريك اسنايدر است. جذابيت نظريه اميد او در آن است كه در اميد سه عنصر را شناسايي مي‌كند و آنها را مولفه‌هاي اصلي اميد مي‌شمارد. با حضور اين سه مولفه است كه اميد از خوش‌بيني يا خوش‌خيالي جدا مي‌شود و به فعاليتي پويا تبديل مي‌گردد. نخستين مولفه اميد از اين منظر عبارت از است هدف. اميد واقعي هميشه معطوف به هدفي معين است، نه خوش‌بيني كلي به بهبود اوضاع. دومين مولفه اميد باور به وجود راه‌هايي براي تحقق آن هدف است و سومين مولفه باور به خويشتن خويش است كه «من» مي‌توانم اين راه را بيابم و با همه دشواري‌ها به هدف خويش برسم. بدين‌ترتيب، در حالي كه خوش‌بيني صرفا نوعي نگاه عمومي يا خنثي به آينده بهتر است، در اميد ما همواره متوجه هدفي مي‌شويم. براي نمونه، هدفي چون گسترش فرهنگ احترام به محيط زيست را انتخاب مي‌كنيم، سپس راه‌هايي براي رسيدن به آن را شناسايي مي‌كنيم و آن را ممكن مي‌شماريم. سرانجام و از همه مهم‌تر خودمان را قادر به ايفاي نقشي در اين مسير مي‌دانيم. اينجاست كه اميد از يك نگرش خنثي به نيروي محركي در زندگي روزانه ما تبديل مي‌شود. داشتن هدف نيروهاي پراكنده ما را متمركز مي‌كند و به كارهاي پريشان ما جهت مي‌دهد. باور به وجود راه‌هايي براي تحقق اين هدف ما را به كاوش و تلاش بر مي‌انگيزد و سرانجام حس عامليت در ما زنده مي‌شود و به جاي آنكه منتظر باشيم تا اتفاق خوبي بيفتد، مي‌كوشيم اتفاق خوبي را رقم بزنيم.

كتاب «شكوفاندن اميد: ساختن آينده‌اي كه مي‌خواهيد براي خودتان و ديگران» با همين ايده اساسي شروع مي‌شود و مي‌كوشد در 14 فصل ابعاد عملي اميد را نشان بدهد. نويسنده آن شين جي. لوپز، محقق ارشد موسسه گالوپ و شاگرد ريك اسنايدر است و در اين كتاب كه بر اساس مطالعات گسترده روان‌شناختي و تجارب عملي استوار است، جايگاه واقعي اميد را نشان مي‌دهد و بر آن است كه بخشي از زندگي خوب در گرو داشتن اميد است.

با ديدن كساني كه اميد بالايي دارند، نورون‌هاي آينه‌اي ما فعال مي‌شوند و مي‌كوشيم مانند آنها شويم و بدين‌ترتيب رشد كنيم و گسترش يابيم. در حالي كه غالبا بر اهميت هوش تاكيد زيادي مي‌شود، اميد نقشي اساسي در آينده‌سازي ما دارد. مطالعات گسترده نشان مي‌دهد كه اشخاص اميدوار درد را بيشتر تاب مي‌آورند و اين اميد به آينده موجب رفتارهاي سلامت‌زاي بيشتر و تغذيه مناسب‌تر و فعاليت ورزشي بيشتر و عمر طولاني‌تر مي‌شود. اميد تنها يك رويكرد رازآلود نيست، بلكه عاملي است كه كل زندگي و رفتار روزانه را جهت مي‌دهد و موجب شكل دادن به آينده مي‌شود. به اين معنا اميد با خوش‌بيني و آرزوانديشي فرق مي‌كند.
در واقع، خوش‌خيالي و آرزوانديشي ما را فلج مي‌كند و از فعاليت باز مي‌دارد. كتاب‌هاي خودياري كه مرتب شعار مي‌دهند كافي است ذهن‌تان را مديريت كنيد و خودگويي مثبت داشته باشيد، به واقع مانند فست‌فود فكري، ذهن ما را ناتوان مي‌كنند و هيچ نتيجه عملي ندارند. با انديشيدن به پول، كيف‌مان پر از پول نمي‌شود ولي موجب نوعي كرختي عملي در ما مي‌شود.

BY دغدغه‌های اخلاق و دین / سید حسن اسلامی اردکانی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280

Share with your friend now:
tg-me.com/hassan_eslami/826

View MORE
Open in Telegram


دغدغه‌های اخلاق و دین سید حسن اسلامی اردکانی Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Should You Buy Bitcoin?

In general, many financial experts support their clients’ desire to buy cryptocurrency, but they don’t recommend it unless clients express interest. “The biggest concern for us is if someone wants to invest in crypto and the investment they choose doesn’t do well, and then all of a sudden they can’t send their kids to college,” says Ian Harvey, a certified financial planner (CFP) in New York City. “Then it wasn’t worth the risk.” The speculative nature of cryptocurrency leads some planners to recommend it for clients’ “side” investments. “Some call it a Vegas account,” says Scott Hammel, a CFP in Dallas. “Let’s keep this away from our real long-term perspective, make sure it doesn’t become too large a portion of your portfolio.” In a very real sense, Bitcoin is like a single stock, and advisors wouldn’t recommend putting a sizable part of your portfolio into any one company. At most, planners suggest putting no more than 1% to 10% into Bitcoin if you’re passionate about it. “If it was one stock, you would never allocate any significant portion of your portfolio to it,” Hammel says.

The messaging service and social-media platform owes creditors roughly $700 million by the end of April, according to people briefed on the company’s plans and loan documents viewed by The Wall Street Journal. At the same time, Telegram Group Inc. must cover rising equipment and bandwidth expenses because of its rapid growth, despite going years without attempting to generate revenue.

دغدغه‌های اخلاق و دین سید حسن اسلامی اردکانی from br


Telegram دغدغه‌های اخلاق و دین / سید حسن اسلامی اردکانی
FROM USA